سندرم ترنر

شايعترين اختلال كروموزومي در انسان مي باشد. اما حدود 98% از تخم هاي گشنيده شده با اين اختلال سقط خواهند شد و 2% باقي مانده كه متولد مي شوند، حدود يك در 10000 تولد زنده دختر هستند. اين نوزادان در معرض خطر بالائي براي مرگ در دوران نوزادي مي باشند. بيماراني كه از اين سندرم رنج مي برند دختراني هستند با غدد جنسي رشد نكرده كه به جاي 46 كروموزوم 45 كروموزوم دارند. كروموزوم جنسي آن ها به جاي xx به شكل xo است (در اينجا O نشان دهنده كروموزوم غايب است). چنين وضعيتي حاصل جدا نشدن (Non-disjunctive) كروموزوم جنسي است. از نظر باليني بيماران كوتاه قد و نازا بوده، آمنوره اوليه دارند و اغلب به ساير ناهنجاري هاي مادرزادي شامل كواركتاسيون آئورت، انسداد شريان ريوي، ناهنجاري هاي كليوي و عقب ماندگي ذهني مبتلا هستند. احتمال بروز سندرم ترنر با افزايش سن مادر، افزوده نمي شود.

 

 

 سندرم كِلاين فِلتر

يكي از آناپلوئيدي هاي شايع كروموزوم هاي جنسي است. شيوع آن يك در هزار تولد زنده نوزادان پسر مي باشد و ظاهراً با افزايش سن مادر برميزان بروز آن افزوده مي شود. بيماران مردان غيرطبيعي هستند كه يك كروموزوم y و تعداد بيشتري كروموزوم x دارند (xxxy , xxy) ولي 22 جفت كروموزوم اتوزومالشان عادي است. تظاهرات اصلي اين بيماري به صورت زير است : مردان خواجه اي هستند كه قدرت تولید اسپرم وجود ندارد و موهاي صورت، زيربغل و ... بسيار كم هستند اين بيماران مبتلا به ژينكوماستي و عقب ماندگي ذهني می باشند.


 

 

سندرم (xyy)

 

مرداني هستند كه يك كروموزوم y اضافه دارند. گزارش شده است كه اين مردان رفتارهاي ضد اجتماعي بيشتري خواهند داشت. اين مردان بلند قد (بيشتر از 185 سانتي متر) و اغلب داراي اختلال شخصيتي شديد هستند. وقوع اين سندرم يك در هزار تولد زنده پسر است. اين اختلال با افزايش سن مادر افزايش مي يابد.

 

 

سندرم xxx

 

زناني هستند كه يك x اضافه دارند. اين زنان نازا نبوده و فنوتيپ خاصي را از خود نشان نمي دهند. اما هر چه مقدار كروموزوم هاي x اضافي بيشتر شود احتمال عقب ماندگي ذهني و ناهنجاري هاي مادرزادي مثل دستگاه تناسلي غيرطبيعي، رحم رشد نكرده هم بيشتر مي شود. ميزان بروز اين اختلال با افزايش سن مادر افزوده مي شود.

بيماري هاي مندلي (Mendelian Disease)

 

به نام هاي اختلالات تك ژني يا اختلالات تك مولكولي هم ناميده مي شوند. گروهي از بيماري ها هستند كه به واسطه حضور ژن جهش يافته ايجاد مي شوند. جهش ژني باعث مي شود كه اطلاعات مربوط به آن ژن تغيير كند. در اين صورت آن ژن، يا پروتئين هاي ناقص توليد مي كند و يا اصلاً پروتئيني توليد نمي كند و كمبود همين پروتئين باعث ايجاد علائم بيماري خواهد شد. جهش ژني ممكن است از نسلي به نسل ديگر منتقل گردد و يا به صورت خود بخود در سلول زايا (اسپرم يا تخمك) ايجاد شود كه در اين صورت جهشي كه در سلول زاياي پدر يا مادر رخ داده است خود را در تمام سلول هاي بدن فرزند بروز مي دهد.

 

اختلالات تك ژني از پدر و مادر به فرزندان قابل انتقال هستند. سه الگوي وراثت ممكن است رخ دهد. اتوزومال غالب، اتوزومال مغلوب و وابسته به جنس (x-linked). همانگونه که قبلاً گفته شد هر سلول انسان دارای 22 جفت كروموزوم اتوزومال و يك جفت كروموزوم جنسي می باشد. زنان دو كروموزوم جنسي x و مردان يك x و يك y دارند. كپي دوم ژن ها بر روي يكي از زوج هاي كروموزوم قرار مي گيرد و به نام آلل ناميده مي شود.

 

در اتوزومال غالب به ارث رسيدن فقط يك آلل جهش يافته براي بروز بيماري كافي است. افراد بيمار داراي يك آلل طبيعي و يك آلل جهش يافته هستند و به نام هتروزيگوت (heterozygous) شناخته مي شوند. فرزند فرد مبتلا 50 درصد شانس به ارث بردن آلل مبتلا و بيمار شدن را دارد.

 

در اتوزومال مغلوب اگر دو آلل جهش يافته (از هر والد يكي) به فرزند منتقل شود بيماري رخ مي دهد به چنين فردي هموزيگوت (homozygous) گفته مي شود. در اين نوع از انتقال اگر فقط يك آلل جهش يافته به فرزند منتقل شود او هتروزيگوت خواهد بود ولي بيماري را بروز نمي دهد بلكه فقط حامل ژن معيوب مي باشد و مي تواند اين ژن را به فرزندانش منتقل كند. اگر دو فرد هتروزيگوت كه حامل ژن جهش يافته مغلوب هستند با هم ازدواج كنند در هر بارداري 25 درصد شاخص ابتلاء فرزند آن ها به بيماري، 25 درصد شانس سالم ماندن در 50 درصد شانس حامل شدن وجود دارد.

 

در اختلالات وابسته به جنس ژن جهش يافته بر روي كروموزوم x قرار دارد. از آنجائي كه مردان فقط يك كروموزوم x دارند انتقال فقط يك x حامل ژن جهش يافته براي بيمار شدنشان كافي است.  مردان مبتلا به نام همي زيگوت (hemizygous) ناميده مي شوند. زنان دو كروموزوم x دارند و معمولاً سالم باقي مي مانند چرا كه بيشتر بيماري هاي وابسته به جنس مغلوب هستند و چون يك x خود را از پدر دريافت مي دارند فقط در صورتي بيمار خواهند شد كه پدرشان مبتلا به بيماري بوده و مادرشان نيز حامل ژن جهش يافته بر روي كروموزوم (هاي) x خود باشد.

 

در اختلالات وابسته به جنس اگر مرد بيماري با زن سالمي ازدواج كند ژن معيوب به همه دخترانش منتقل مي شود، اما پسران، سالم مي مانند. اما اگر دختر مبتلا با مرد سالمي ازدواج كند، 50 درصد دخترانش حامل ژن معيوب خواهند بود و 50 درصد ديگر سالم خواهند ماند، 50 درصد از پسرانش مبتلا مي شوند و 50 درصد ديگر سالم مي مانند. شكل شماره 1 الگوي وراثتي اين نوع اختلالات را نشان مي دهد. ضمنا جدول شماره 1 برخي اختلالات شايع تك ژني را نشان مي دهد.

اختلالات چند عاملي

شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد بيشتر بيماري هاي شايع بالغين ازجمله پرفشاري خون اوليه، شيزوفرني، عقب ماندگي ذهني، زخم اثني عشر، بيماري هاي ايسكميك زودرس قلبي، ديابت و اختلالات مادرزادي قلب جزء اختلالات چند عاملي محسوب مي شوند. كسر كوچكي از سرطان ها واضحاً ارثي هستند (سندرم هاي سرطان فاميلي) كه شامل پوليپوز فاميلي روده بزرگ، سرطان غير پوليپوزي فاميلي روده بزرگ و بعضي از سرطان هاي تيروئيد هستند. توارث در سرطان هاي روده بزرگ و پستان نيز نقش دارد، اگرچه به خاطر شيوع نسبتاً زياد اين سرطان ها، افتراق فاميلي بودن از غير فاميلي بودن، قدري مشكل است. طريقه به ارث رسيدن اختلالات چند عاملي پيچيده است چرا كه عوامل محيطي نيز نقش دارند. براي مثال عواملي چون سيگار، رژيم غذائي، چاقي، ورزش نكردن بر روي بيماري ايسكميك قلب موثر هستند. سهم نسبي عوامل محيطي و استعداد ژنتيكي در به وجود آوردن بيماري از فردي به فرد ديگر متفاوت است.